هم چنان نمی دانم چندم مرداد است,همین قدر می دانم که فردا رهسپار دانشگاه ام!
داشتم اس ام اس های دوست راهنمایم را در دفترچه ام پاک نویس می کردم که به این اس اش رسیدم:
"با کسی ازدواج کن,عاشق کسی باش,که حاضر باشه اگه خدای نکرده به جایی رسیدی که نیاز داشتی,برات لگن بزاره."
با خواندنش جا خوردم....اولین بار هم جا خوردم...مثلا نمی شد یه تابیر مناسب تری به کار بگیره.
جواب:نه!
گاهی باید همین جور گفت تا تاثیر لازم را داشته باشه و باعث بشه بری تو فکر.
شاید معادل این جمله,......"برای کسی تب کن,که برات بمیره"....باشد.
اما خداییش آن چیزی که باعث شد فکر کنم,جمله دوستم بود.
به اخلاق فکر کردم......یعنی کسی در بدترین حالت روحیت که هیچ جور کنترل ات دست خودت نیست,تحمل ات کنه...........ماه های گذشته من.......2سال پیش(فوت دایی ام)………حالت عصبانیت ام,لحن صحبت ام.....یه جاهایی واقعا بد دهن بودم,نه درست تر بد فکر بودم.......فکرم پر بود از بد دهنی ها,نفرین ها!
هر روز در ذهنم تکرار می شد,خیلی سعی کردم که این طور نباشه,اما بود.
آیا واقعا کسی هست که آن قدر ما را دوست داشته باشه,در همچین لحظات بحرانی ای تحمل مان بکنه و کمک مان باشد؟!
احتمالا باید بگم:بله,اما می گم:نه!
این وقت ها بهتره بزاری بری,یه گوشه ای گم و گور بشی,به تماس هیچ احدالناس ای جواب ندی,به جز یه دوست یا مشاور ,پدر یا مادرت,کسی که راحت باهاش صحبت کنی و خودت را درمان کنی.
اما اگر از لحاظ جسمانی دچار مشکل شدی؟آن وقت چی؟
کی باید بتونه کمک کنه؟!
تمام کسانی را که می شناختم,در گزینه مشکل جسمانی رد شدند........گزینه ی حالت بد روحی که برای هرکسی ممکنه پیش بیاد.....کمی فراتر از درک است.
عشق شاید تنها موردی است که 0 است یا 100!
گزینه ی وسطی وجود ندارد,شاید این راز خاص بودن بعضی از زوج هاست.
سلام .روز بخیر
سرافراز فرمودید که تشریف آوردید .
به روزم با اخباری دیگر از دنیای فن اوری و آی تی
دیانا کیانمنش
ممنون که آمدید
جمله ی تکان دهنده ای بود. منم جا خوردم .ولی حقیقت محضه و کاملا منطقی.
من و تو چطور .......
درسته!
خیلی دوست داشتم خودم هم همون قدر خوب بودم
شاید یکی دو مورد ملاک نباشه ولی چندین مورد زن و شوهرهای جوونی رو دیدم که از لگن گذاشتن هم فراتر رفتن.خانه یکیشون ام اس داشت و یکی دیگه شوهرش سرطان داره.
و با این همه مشکلات ظاهری.از بودن باهم لذت می برند
ســــــــلامی به گرمی خورشید سوران تابستون
مـــــــــــــــــــــطــــــــــــلــــــــــــب ســــــــــــــاز
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــدیـــــــــــــــــــــــــــــــــــت
شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
♥♥♥♥♥♥ باور نداری بیا ببین ♥♥♥♥♥♥
و عشق، صدای فاصله هاست،
صدای فاصله هائی که غرق ابهامند...
سهراب سپهری
عشق در میان لحظه هاست
گمشده در خاطره ها...
سلام. از حضورتان متشکرم.
ابرها نزدیکند
سهم باران تنها
حسرت پیچش یک پیچک بود
پشت دروازه عشق
****************************
صبح اولین روز هفته تون بخیر
*****************************
دیانا کیانمنش
مدیر وبلاگ فناوری اطلاعات در عصر جدید
مرجان خانوم ... جریان لگن رو بی خیال . عشق مراحل و مراتب پیچیده ای داره ... میشه راجع به فداکاری در عشق ساعتها حرف زد. من چندین بار عاشق شدم و چندین بار عاشقم شدند ... هر کدوم یه جور بودند ... نگو هوسبازی بود و گذشت ... نه ُ هر کدوم دنیای خودش رو داشت.
هر کدوم رنگ و بوی خودش رو داشت ... استقامت و استواری ادمها رو نمیشه به سادگی اندازه گرفت ...
افسوس خیلی حرفها دارم و اینجا جاش نیست . ولی اینو بدون که بحث لگن ُ بحث کارسازی نیست
اما شاید چیزی فراتر از عشقه.آنچه که فداکاری را همراهش داره
باز هم مطلب ساز با :
ترسناک ترین استخر جهان ( + عکس )
*
*
*
*
منتظریم
سلام
دیگه سر نمی زنید؟
با این جمله می فهمی اولین کسی که دوست داره مادره و آخرین هم مادر
این جور بهش نگاه نکرده بودم
ممنون!
واقعیت محض!ولی هنوز هستن ادمایی که ......................میشه روشون اعتماد و بالاتر عاشق شون شد .دقیقا زدی تو خال.یه فامیل دور... خیلی دووور داریم(خوشبختانه) با این که پسرم وقتی یاد دختر میافتم گریه ام میگیره)کارش از لگن هم کذشته ولی شوهرش تکه....!کاش همچین شوهری گیر ما هم بیافته
من با این که جزو طبقه ی رجال هستم ولی باید اعتراف کنم متاسفانه مردان در این آزمون عشق با اختلاف فاحشی شکست خواهند خورد . پیروز این آزمون زنان و مادرانند .
سلام، ما با غرب مذاکره و صحبت کردیم، حالا بگذارید با خودمان صحبت کنیم. در خواست گفتگوی ملی برای باز سازی.
سلام، ما با غرب مذاکره و صحبت کردیم، حالا بگذارید با خودمان صحبت کنیم. در خواست گفتگوی ملی برای باز سازی.